در وصف تو کس، روشن و خوانا ننوشتهست
ای هر که نویسد ز تو، گویا ننوشتهست!
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش