گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
دلم از شبنشینیهای زلفش دیر میآید
مسیرش پیچ در پیچ است و با تأخیر میآید
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
آن روز هرچند آخرین روز جهان باشد
باید شروع فصل خوب داستان باشد
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم
چون آينه، چشم خود گشودن بد نيست
گرد از دل بيچاره زدودن بد نيست