با اینکه دم از خطبه و تفسیر زدی
در لشکر ابن سعد شمشیر زدی
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
ای خوانده سرود عشق را با لب ما
وی روح دمیده در تن مکتب ما
مادر موسی، چو موسی را به نیل
در فکند، از گفتۀ ربَّ جلیل
از ابتدای کار جهان تا به انتها
دیباچهای نبود و نباشد بِه از دعا
گمان بردی نوای نای و بانگ تار و چنگ است این
تو در خواب و خیال بزمی و... شیپور جنگ است این