دریغ است در آرزو ماندن ما
خوشا از لب او، فراخواندن ما
قدم قدم همهجا آمدم به دنبالت
نبودهام نفسی بیخبر از احوالت
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
مفتاح اجابت دعایش، خواندند
سرچشمۀ رحمت خدایش، خواندند
چه شد مگر که زمین و زمان در آتش سوخت
که باغ خاطرهها ناگهان در آتش سوخت
درختان در آتش، خیابان در آتش
خبر ترسناک است: میدان در آتش
طلوع ناگهانها، زیر آوار
غروب قهرمانها، زیر آوار