باز جنگی نابرابر در برابر داشتند
دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به سوگ نخلهای بیسرت گیسو پریشانم
شبیه خانههای خستهات در خویش ویرانم
تشنهست شبیه ماهی بیدریا
یا آهوی پابسته میان صحرا
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید