سحر که چلچلهها بال شوق وا کردند
سفر به دشت دلانگیز لالهها کردند
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
چقدر مانده به دریا، به آستان حسین
پر از طراوت عشق است آسمان حسین
هنوز شوق تو بارانی از غزل دارد
نسیم یک سبد آیینه در بغل دارد