فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
تویی که میدمی از عرش هر پگاه، علی
منوّرند به نور تو مهر و ماه، علی
لهیب ذوالفقارت بر تن گردنکشان ماندهست
طنین خطبههایت در گلوگاه زمان ماندهست
ای سلسله در سلسله در سلسله مویت
وی آینه در آینه در آینه رویت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
دل در صدف مهر علی، دل باشد
جانها به ولایش متمایل باشد
در آستانش شمس میآید به استقبال
ماه و زمین و زهره و ناهید در دنبال
تو را تا دیدهام محو جمال کبریا دیدم
تو را غرق مناجات خدا، از خود رها دیدم
شگفتا کرامات ماهی تمام
چه ماهی که خورشید صبح است و شام
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایهٔ هما را
ای زندۀ نماز و شهید دعا علی
ای جلوۀ جمال تو نور خدا علی
خدا مرا ز ولای علی جدا نکند
من و خیال جدایی از او؟ خدا نکند