پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
خبر رسید که سیصد کبوتر آوردند
ولی کبوتر بیبال و بیپر آوردند
دلی داشت تقدیم دنیا نکرد
به دریا زد، این پا و آن پا نکرد
که مینَهد مرهم، داغ سوگواران را؟
که جمع میکند این خاطر پریشان را؟
چون حلقه دوست، روح تو را در میان گرفت
شأنت زمین نبود، تو را آسمان گرفت