حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
سلام، آیۀ جاری صدای عطشانت
سلام، رود خروشانِ نور، چشمانت
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
ای مدنی برقع و مکی نقاب
سایهنشین چند بود آفتاب
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين