زیبایی چشمهسار در چشمش بود
دلتنگی و انتظار در چشمش بود
یک لحظه شدیم خیره تا در چشمت
دیدیم تمام درد را در چشمت
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
سجادهٔ اشک تو به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
آگه چو شد از حالت بیماری او
دامن به کمر بست پیِ یاری او