زهرای حزین، ز گرد راه آمده بود
جبریل، غریق اشک و آه آمده بود
وقتی در خانۀ علی میلرزد
دنیا به بهانۀ علی میلرزد
نام تو را نوشتم و پشت جهان شکست
آهسته از غم تو زمین و زمان شکست
نمیجنبد ز جا مرداب کوفه
چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه
عطر تن پیمبر از این خانه میرود
بال ملک معطر از این خانه میرود
تفسیر او به دست قلم نامیسّر است
در شأن او غزل ننویسیم بهتر است
اگر خدا به زمین مدینه جان میداد
و یا به آن در و دیوارها دهان میداد
فخر من نزد عرب این بود دختر داشتم
آیت من بود و در گهواره کوثر داشتم