سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید