ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی
همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم