در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
در عشق دوست از سر جان نیز بگذریم
در یک نفَس ز هر دو جهان نیز بگذریم
ما دل برای دوست ز جان برگرفتهایم
چشم طمع ز هر دو جهان برگرفتهایم...
پیوستگان عشق تو از خود بریدهاند
الفت گرفته با تو و از خود رمیدهاند
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود