گفتند: که تا صبح فقط یک راه است
با عشق فقط فاصلهها کوتاه است
جمعه برای غربت من روز دیگریست
با من عجیب دغدغۀ گریهآوریست
که دیده زیر زمین باغ بیخزانی را؟
نهانتر از سفر ریشهها جهانی را
سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
فرق مادر شهید
با تمام مادران دیگر زمین
دوباره عطر گل یاس در حرم پیچید
و قلبها شده روشن در آستانۀ عید