گرچه صد داغ و هزاران غم سنگین داریم
چشم امّید به فردای فلسطین داریم
گفتند: که تا صبح فقط یک راه است
با عشق فقط فاصلهها کوتاه است
عشق تو در تمامی عالم زبانزد است
بیعشق، حال و روز زمین و زمان بد است
سالی گذشت، باز نیامد وَ عید شد
گیسوی مادر از غم بابا سپید شد
فرق مادر شهید
با تمام مادران دیگر زمین
گفتند از شراب تو میخانهها به هم
خُمها به وقت خوردن پیمانهها به هم
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم
دوباره عطر گل یاس در حرم پیچید
و قلبها شده روشن در آستانۀ عید