شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش