امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را