تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد