با بستن سربند تو آرام شدند
در جادۀ عشق، خوشسرانجام شدند
بیمرگ سواران شب حادثههایید
خورشیدنگاهید و در آفاق رهایید
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
هی چشم به فردای زمین میدوزی
افتاد سرت به پای این پیروزی
پیش از تو آب معنی دریا شدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فردا شدن نداشت