باز در پردۀ عشاق صلایی دیگر
میرسد از طرف کربوبلایی دیگر
مسافری که همیشه سر سفر دارد
برای همسفران حکم یک پدر دارد
با بستن سربند تو آرام شدند
در جادۀ عشق، خوشسرانجام شدند
مردان غیور قصّهها برگردید
یک بار دگر به شهر ما برگردید
هی چشم به فردای زمین میدوزی
افتاد سرت به پای این پیروزی