گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
تیغ از تو طراوت جوانی میخواست
خاک از تو شکوه آسمانی میخواست
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
نمیجنبد ز جا مرداب کوفه
چه دلگیر است و سنگین، خواب کوفه
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد