امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب