گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
به نام خداوند بالا و پست
كه از هستیاَش هست شد، هر چه هست...