قسمت این بود که با عشق تو پرواز کنم
و خدا خواست که بیدست و سر، آغاز کنم
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟