با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين