رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
کجاست زندهدلی، کاملی، مسیحدمی
که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين