ای آنکه عطر در دل گلها گذاشتی
در جان ما محبت خود را گذاشتی
داغی عمیق بر دل باران گذاشتی
ای آنکه تشنه سر به بیابان گذاشتی
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
دلمردهایم و یاد تو جان میدهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما