شادی ندارد آنکه ندارد به دل غمی
آن را که نیست عالم غم، نیست عالمی
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
تا چند عمر در هوس و آرزو رود
ای کاش این نفس که بر آمد فرو رود