وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
این بار، بار حج خود را مختصر برداشت
آن قدر که گویا فقط بال سفر برداشت
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
«با هر قدم سمت حرم لبیک یا زینب
در عشق سر میآورم لبیک یا زینب...»
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد