وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد