از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
یکباره میان راه پایش لرزید
مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
روز و شب در دل دریایى خود غم داریم
اشک، ارثىست که از حضرت آدم داریم