گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
توفان خون ز چشم جهان جوش میزند
بر چرخ، نخل ماتمیان دوش میزند!
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
دل آزاده با خدا باشد
ذکر، نسیان ماسوا باشد
خدایا به جاه خداوندیات
که بخشی مقام رضامندیات
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد
خداوندا در این دیرینه منزل
دری نشناختم غیر از در دل
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
از رفتن دل نیست خبر اهل وفا را
آن کس که تو را دید نداند سر و پا را
خدایا دلی ده حقیقتشناس
زبانی سزاوار حمد و سپاس