سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟