پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
الا ای چشمۀ نور خدا در خاکِ ظلمانی
زمین با نور اخلاق تو میگردد چراغانی
ای ولی عصر و امام زمان
ای سبب خلقت کون و مکان
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم