گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
چه بود سهم زمین و زمان اگر تو نبودی
و سرنوشت تمام جهان؟ اگر تو نبودی
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش