شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم