ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
تا آسمانت را کمی در بر بگیرد
یک شهر باید عشق را از سر بگیرد
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست