سر میگذارد آسمان بر آستانت
غرقیم در دریای لطف بیکرانت
ای خوشا در راه اقیانوس طوفانی شویم
در طواف روی جانان غرق حیرانی شویم
توبۀ من را شکسته اشتباه دیگری
از گناهی میروم سوی گناه دیگری
طلوعت روشنی بخشیده هر آیینه ایمان را
نگاهت آیه آیه شرح داده بطن قرآن را
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا