یک عمر شهید بود و، دل باخته بود
بر دشمن و نفس خویشتن تاخته بود
هر غنچه به باغ سوگوار تو شدهست
هر لاله به دشت داغدار تو شدهست
از مکه خبر آمده داغ است خبرها
باید برسانند پدرها به پسرها
تن فرزند بهر مادر آمد
اگر او رفت با پا، با سر آمد
دیر آمدم... دیر آمدم... در داشت میسوخت
هیأت، میان «وای مادر» داشت میسوخت