جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه