برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
«دیروز» در تصرّف تشویش مانده بود
قومی که در محاصرۀ خویش مانده بود
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید