سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
خورشید! بتاب و برکاتی بفرست
ای ابر! ببار آب حیاتی بفرست
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
به باران فکر کن... باران نیاز این بیابان است
ترکهای لب این جاده از قحطی باران است
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
نه از لباس کهنهات نه از سرت شناختم
تو را به بوی آشنای مادرت شناختم
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود