دل و جانم فدای حضرت دوست
نی، فدای گدای حضرت دوست
ماییم ز قید هر دو عالم رَسته
جز عشق تو بر جمله درِ دل بسته
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود