به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
دل گفت مرا علم لَدُنّی هوس است
تعلیمم کن اگر تو را دسترس است
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را