علی را ذاتِ ایزد میشناسد
اَحد را درکِ احمد میشناسد
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم