رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم