صد بار اگر شویم فدای تو یاحسین
کاری نکردهایم برای تو یاحسین
بادها عطر خوش سیب تنش را بردند
سوختند و خبر سوختنش را بردند
این چشمها برای كه تبخیر میشود؟
این حلقهها برای چه زنجیر میشود؟
اسیر هجرت نورم که ذرّه همدم اوست
گل غریب نوازم که گریه شبنم اوست
این همه آیینگی از انعکاس آه کیست؟
چشمهها در رودرود غصۀ جانکاه کیست؟
برگشتم از رسالت انجام دادهام
زخمیترین پیمبر غمگین جادهام
بر خاکی از اندوه و غربت سر نهادهست
بر نیزهٔ تنهایی خود تکیه دادهست
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود