ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
گرفته درد ز چشمم دوباره خواب گران را
مرور میکنم امشب غم تمام جهان را
بیتاب دوست بودی و پروا نداشتی
در دل به غیر دوست تمنا نداشتی
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر، برایت بلکه از سر بهتر آوردم