کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
دلم تنهاست، ماتم دارم امشب
دلی سرشار از غم دارم امشب
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد